بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

یادآوری برای دوست داران هنر هرمزگان



من خیلی عجیب دوست دارم که دراین جشنواره به عنوان مخاطب حضور داشته باشم،اما افسوس که به دلیل تمرین تئاتر نمی توانم بیام.از دوستان عزیزم دعوت می کنم در این جشنواره شرکت کنند.واقعا شنیدنی است.


افراد ناشناس رضا کولغانی و دوستانش را مورد ضرب و شتم قرار دادند



دیشب ساعت ۱۰:۳۰ در خیابان رسالت جنوبی بندرعباس،چند موتور سوار با زنجیر و چوب به تعدادی از هنرمندان موسیقی حمله کرده اند و متاسفانه تعدادی از این دوستان به شدت زخمی شده اند.
در گفتگوی تلفنی که با رضا کولغانی خواننده و بازیگر جوان هرمزگانی داشتم،گفت: با تعدادی  ازهنرمندان موسیقی که از تهران آماده بودند در حال قدم زدن و گفتگو بودیم که ناگهان چند موتور سوار به ما حمله کردند و ما را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.
متاسفانه رضا کولغانی در این درگیری یک طرفه،دستش شکسته است،این برای چندمین بار در سال 1390 است که این چنین اتفاقاتی برای هنرمندان این شهر رخ می دهد.اگر چه در اتفاقات قبلی انگیزه
سرقت وسایل هنرمندان بوده است اما در این مورد هنوز انگیزه این افراد برای حمله به این دوستان مشخص نیست.

به دلایلی تیم فوتبال آلومینیوم نباید صعود می کرد.


روز قبل از بازی آلومینیوم المهدی و فجر سپاسی،قصد داشتم مطلبی بنویسم با این عنوان که "به دلایلی آلومینیوم نباید صعود کند" حالا اما نماینده بندرعباس باخته و البته حاشیه ها ساخته است.تیم فوتبال آلومنیوم در این فصل نتایج خوبی کسب کرد و تا مرحله "پلی آف" هم بالا آمد اما متاسفانه و خوشبختانه به لیگ برتر راه نیافت.

شاید سوال پیش بیاید که چرا می گویم خوشبختانه؟ چون که من معتقدم هنوز ظرفیت حضور در لیگ برتر را نداریم،حالا از موضوع نبود امکانات و مدیریت ضعیف و... که بگذریم،مسئله اصلی خود شهر بندرعباس است،متاسفانه در ورزشگاه های ما فحاشی و بی ادبی و بی نظمی بیداد می کند.تمام ترس من از این  بود که نماینده بندرعباس به لیگ برتر صعود کند و در پایان هر بازی خانگی – مثل همین بازی آخر- حاشیه ها و مشکلاتی توسط تماشگران به وجود بیاید و میلیون ها ایرانی این تصاویر را ببینند.

تصویری که همیشه در این سال ها از بندرعباس در صدا و سیما پخش می شود و مردم ایران می بیند این است که شهر ما تبعید گاه است و مردمانش همه قاچاقچی،اگر چه چند سالی است که با تلاش هنرمندان و دلسوزان این تصویر زشت در حال پاک شدن است و ایرانیان در حال تماشای فرهنگ و هنر استان هستند.

اما بی شک اگر این تیم فوتبال به لیگ برتر می رفت و حاشیه ساز می شد،نه تنها مردم بندرعباس بلکه فرهنگ و اقتصاد این شهر ساحلی هم آسیب می دید و این تیم و تماشگرانش تبدیل می شدند به سمبل بندرعباس و  چهره نامناسبی را از شهرمان نشان می دادند.

آقایان مسئول،به جای این همه ولخرجی برای فوتبال،درصدی هم خرج فرهنگ و هنر کنید و این تفکر را از محله های فقرنشین و آسیب پذیر شهرمان شروع کنید،متاسفانه مردم خشن و کم حوصله ای داریم.برای رهایی از این نا امنی ها و خشونت ها هم زمان هم باید تلاش کنیم که فقر را ریشه کن کنیم هم فرهنگ و هنر را منتشر کنیم.

توضیح:قبلا هم در همین وبلاگ مطالبی در این خصوص نوشته شده،"ورزشگاه و ویروس بی ادبی" و "انتشار هنر باعث کمتر شدن خشونت می شود"

توضیح 1:دوستان دیگری هم در این خصوص مطلب نوشته اند،لاتیدان و جغد بندری

نه این فقط یک عکس نیست



احساس تجربه کردن و هجوم به دنیای غیر واقع گرا همیشه برای برخی هنرمندان جالب و برای مخاطب هایشان شگفت انگیز بوده،در ششمین نمایشگاه عکس اریبهشت با اثری روبرو شدم  دربالا می بینید – از هادی دهقان پور که به نظر من این اثر هم عکس است هم یک فیلم کوتاه و هم یک داستان و شاید هم یک خواب.

در این اثر هنری، ما با دو دنیا روبرو هستیم، من برای تحلیل در آغاز عکس را از وسط دو نصف کردم، سمت چب چند نفر در حال نگاه کردن به دیوار هستند و سوال هایی که برای مخاطب به وجود می آید.این افراد به چه چیز نگاه می کنند؟در انتظار چی یا کی هستند؟ این طرف به تنهایی خودش یک عکس خوب است که دنیای مخاطب را به بیرون از عکس می کشاند و سوال به وجود می آورد.

اما وقتی عکس را کامل مورد بررسی قرار بدهیم،شرایط به کلی عوض می شود،اگر چه که ما آن سوی دیوار را هم می بینیم اما سوالات ما بیشتر می شود و هر مخاطبی به دنبال جواب هایی در دنیای خودش می گردد.

سمت راست دیوار ما را به دنیای ذهنی و وهم آلودی هدایت می کند.که سوال های متعددی به وجود می آورد.آیا حقیقت دارد؟ آیا ما در حال دیدن آرزوهای دو مردی هستیم که روی ویلچر نشسته اند؟ آیا معجزه شده؟ شاید هم این شخصیت های یک عمر دروغ گفته اند و اصلا فلج نبودند؟ و سوال های دیگر.....

همه این سوالات را یک عکس ثابت برای ما به وجود می آورد؛به همین دلیل است که من این اثر را فراتر از یک عکس می بینم، به عنوان یک مخاطب بعد از هر بار دیدن این اثر برای خودم یک داستان درست می کنم و احساس می کنم که شخصیت ها در حال حرکتند.

به نظر می آید که هادی دهقان پور خالق این اثر با ادبیات غیر واقع گرا آشنایی دارد،این را به خوبی می توان در فضای خلوت و سیاه و سفید عکس ،احساس کرد.این که یک عکاس فضا سازی می کند و مثل یک کارگردان کارکترها و اشیاء لازم صحنه اش را می چیند،میتواند پاسخ مناسبی باشد به کسانی که اعتقاد دارند که عکس ثبت لحظه هاست.

این عکس میتواند یک کلاس درسی باشد برای عکاسان جوان هرمزگانی،مخصوصا کسانی که تمام نگاهشان به دریا و برقعه و درخت خرما و غروب ختم می شود.ما به خوبی می بینیم که برای خلق این اثر هم فکر شده و هم وقت و حوصله گذاشته شده است،در ضمن عکاس ذهن خلاق خودش را به خوبی هدایت کرده و از تجربه کردن نترسیده است.

یک منقد تئاتر می گوید:من وقتی به یک فستیوال دعوت می شوم به دنبال دبدن کارهای خوب نیستم بلکه به دنبال دیدن کارهای جدید هستم حتی اگر ضعیف باشد.

 

 

جشنواره تخصصی ساز

به همت انجمن موسیقی استان هرمزگان نخستین جشنواره تخصصی ساز عود (بربت) هفتم و هشتم خردادماه در بندرعباس به اجرا در خواهد آمد که فرهاد محمدی مسئولیت دبیری آن را بر عهده خواهم داشت.


oud festival


در این جشنواره هنرمندانی از نقاط مختلف استان هرمزگان شامل بندرعباس - بندرلنگه - بندرکنگ - بندرخمیر - جزیره قشم - میناب و ... به نوازندگی ساز عود خواهند پرداخت و در حاشیه آن نمایشگاه کارگاه عودسازی دو تن از اساتید عود سازی هرمزگان جناب آقای محمدرفیع اشعری قشمی و مسعود شجاعی برگزار خواهد شد که به سوالات علاقمندان پاسخ خواهند داد.

لازم به ذکر است که استاد مجید ناظم پور به عنوان میهمان ویژه علاوه بر نوازندگی به تحلیل تاریخ ساز عود و مکاتب عود نوازی دنیا خواهد پرداخت و همچنین استاد رادمهر از بندرخمیر نواها و شیوه های مختلف عودنوازی قدیم استان هرمزگان را تشریح خواهد کرد.


oud festival 1


این جشنواره دارای فعالیتهای جنبی زیادی است که در آینده به گزارش آن خواهم پرداخت./منبع فرهاد محمدی