بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

به دلایلی تیم فوتبال آلومینیوم نباید صعود می کرد.


روز قبل از بازی آلومینیوم المهدی و فجر سپاسی،قصد داشتم مطلبی بنویسم با این عنوان که "به دلایلی آلومینیوم نباید صعود کند" حالا اما نماینده بندرعباس باخته و البته حاشیه ها ساخته است.تیم فوتبال آلومنیوم در این فصل نتایج خوبی کسب کرد و تا مرحله "پلی آف" هم بالا آمد اما متاسفانه و خوشبختانه به لیگ برتر راه نیافت.

شاید سوال پیش بیاید که چرا می گویم خوشبختانه؟ چون که من معتقدم هنوز ظرفیت حضور در لیگ برتر را نداریم،حالا از موضوع نبود امکانات و مدیریت ضعیف و... که بگذریم،مسئله اصلی خود شهر بندرعباس است،متاسفانه در ورزشگاه های ما فحاشی و بی ادبی و بی نظمی بیداد می کند.تمام ترس من از این  بود که نماینده بندرعباس به لیگ برتر صعود کند و در پایان هر بازی خانگی – مثل همین بازی آخر- حاشیه ها و مشکلاتی توسط تماشگران به وجود بیاید و میلیون ها ایرانی این تصاویر را ببینند.

تصویری که همیشه در این سال ها از بندرعباس در صدا و سیما پخش می شود و مردم ایران می بیند این است که شهر ما تبعید گاه است و مردمانش همه قاچاقچی،اگر چه چند سالی است که با تلاش هنرمندان و دلسوزان این تصویر زشت در حال پاک شدن است و ایرانیان در حال تماشای فرهنگ و هنر استان هستند.

اما بی شک اگر این تیم فوتبال به لیگ برتر می رفت و حاشیه ساز می شد،نه تنها مردم بندرعباس بلکه فرهنگ و اقتصاد این شهر ساحلی هم آسیب می دید و این تیم و تماشگرانش تبدیل می شدند به سمبل بندرعباس و  چهره نامناسبی را از شهرمان نشان می دادند.

آقایان مسئول،به جای این همه ولخرجی برای فوتبال،درصدی هم خرج فرهنگ و هنر کنید و این تفکر را از محله های فقرنشین و آسیب پذیر شهرمان شروع کنید،متاسفانه مردم خشن و کم حوصله ای داریم.برای رهایی از این نا امنی ها و خشونت ها هم زمان هم باید تلاش کنیم که فقر را ریشه کن کنیم هم فرهنگ و هنر را منتشر کنیم.

توضیح:قبلا هم در همین وبلاگ مطالبی در این خصوص نوشته شده،"ورزشگاه و ویروس بی ادبی" و "انتشار هنر باعث کمتر شدن خشونت می شود"

توضیح 1:دوستان دیگری هم در این خصوص مطلب نوشته اند،لاتیدان و جغد بندری

نظرات 15 + ارسال نظر
نظری دیگر پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:34 ب.ظ

هنر خوبه خیلی زیباست ! ولی فوتبال هم جای دیگه ست ! شما حق ندارین این طوری به عقاید و علایق دیگران توهین کنین! فرهنگ سازی توی اجتماع ضروریه ! ولی احترام به علایق دیگران رو لطفا توی خودتون پرورش بدین !!!!!

ممنون از نظری دیگر.اما میشه بگی کدوم قسمت متن توهین؟در ضمن من خودم فوتبالی هستم مدرکش هم موجوده(شوخی).

گربه ایتالیایی پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:16 ب.ظ

من که تو شیرازم . تو دانشگاه هی بهم میگن بندری وحشی...
آخه چرا؟
توی این سالها سعی کردم دیدگاه اساتید و دانشجو ها رو با مقاله ها و کنفرانس دربارهی مراسم آیینی و تئاتر بندر عوض کنم . تا حدودی موفق بودم.اما بعد از بازی .....
متاسفم.

درست میشه

جغد بندری پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:31 ب.ظ http://joghd11.blogsky.com/

سلام
به نظر من هیچ کجای ایران نیست که توی ورزشگاه فحاشی و بی ادبی نباشه! شاید چون شما اصالتا با ما همشهری نیستی اینگونه نظری داری. اگر فیلم "آفساید" جعفرپناهی را دیده باشید کاملا متوجه منظورم میشوید. بخشهایی از این فیلم مستند است. از پیرمردی میپرسند چرا با این سن به ورزشگاه میآیید؟ و از تلویزیون فوتبال نمیبینی؟ پیرمرد: چون توی ورزشگاه هر چی دلت بخواد میتونی بگی!
شما که گفته اید خودتان فوتبالی هستید احنمالا در برنامه 90 بارها و بارها دیده اید که در فلان شهر تماشاگران بازیکنان رقیب را با سنگ زده اند و فحاشی کردند و بی ادبی کردند و بازیکنان رقیب را هوو... کردند. به نظر من در هر شهری این اتفاق میافتاد برخورد تماشاگر اینگونه بود. هوادارن آلومنیوم میگفتند در شیراز تا دلت بخواد بندرعباسی ها به رگبار فحش بستند. امیدوارم نگاهتان نسبت به شهری که در آن زندگی میکنی بهتر شود. با این بدبینی شما هیچ کاری از دست خدا هم بر نمیآید برای هرمزگان و مردمانش.
به امید دیدار

خب قرار نیست چون تو شهرهای دیگر همه به هم فحاشی می کنند و آبروریزی می کنند ما هم بگوییم خب تو شهر ما هم اگر این اتفاق بیفتد اشکالی ندارد.چرا شهر خودت را با دیگر شهرها مقایسه می کنی؟به جای این تفکر مقایسه به فکر راه حلی برای این معضل باش.شاید روزی یکی از این سنگ ها به دوربین گران عکاسی گران قیمت تو برخورد کرد.
همین الان یک انسان دچار ضربه مغزی شده.(http://fars.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=16155) این چه ورزشی است که سلامت روح و جسم و روان یک شهر را از بین می برد؟تعصبی به موضع نگاه نکنید.

قرمزته جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:07 ب.ظ

مگه همین طرفدارن تیم سپاسی پارسال آبرو ریزی نکردند و وحشی بازی درنیاوردند؟
چرا قصاص قبل از جنایت می کنید؟ مگه علم غیب دارید که اگر الومینیوم می رفت حتما در وذزشگاه دعوا می شد؟
کل خسارت وارده به ورزشگاه بندرعباس یک هزارم بازی استقلال و پیروزی نیست

حرف من این است که اگر فوتبال قرار باعث نا امنی و ضرر زدن به جامعه شود اصلا نباشد خیلی بهتر است.حالا چه در بندرعباس چه در تهران چه در مونیخ

لاتیدان جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:16 ب.ظ http://latidan2.blogsky.com/

من با بحث و صحبت در این باره موافقم
ولی جهت اطلاع عرض می کنم که جهت کامل بودن بحث به این هم دقت شود که طرفدارن الومینیوم هم در شیراز کلی کتک خورده اند شیشه چند ماشین شخصی شکسته این خشونت که نه محکوم شد ونه دیده شد و نه کسی از زشتی اش نوشت حسی از انتقام را در طرف مقابل پدید آورده بود که نتیجه اش را دیدیم
تعدای از دستگیر شدگان هم از همین کتک خوردگان الومینیوم در شیراز بوده اند
آن ها هم باید دیده شوند
من با خشونت مخالم اما به قول علمای حقوق:البادی اظلم (آغاز کننده ظالم تر است)
بماند این که خشونت علیه طرفداران الومینیوم باید در ورزشگاه وبازی خوب جواب داده می شد تا کار به حاشیه ها نمی رسید

من در جواب دوست دیگری هم گفتم اگر قرار است فوتبال نا امنی و خشونت و درگیری مشکلات قومیتی به وجود بیاورد نباشد خیلی بهتر است

جغد بندری جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:23 ب.ظ http://joghd11.blogsky.com/

سلام و تشکر برای پاسخ اما:
من به بندرعباس و هرمزگان تعصب دارم و چیزی که برای شما نوشته ام از سر تعصب نیست. اتفاقا شما تعصبی به موضوع نگاه کرده اید دوست عزیز. اگر شما به فکر حل کردن معضل بودید نمیگفتید: به دلایلی نباید آلومنیوم صعود میکرد! اگر اینگونه که میگویید فکر هم میکردید میگفتید فوتبال ایران باید تعطیل شود! شما مستقیما اشاره به تیم هرمزگانی داشتید که در بازی اخیریش دچار این حوادش شد. من نگفتم چون همه شهرها فحش میدهند ما هم باید فحش دهیم! من گفتم در فوتبال ایران این موضوع کاملا طبیعی است. هوادارن تیم آلومنیوم نمیتوانند مثل هواردارن باشگاههای انگلیس رفتار کنند.. چون در ایران زندگی میکنند. به این لینک نگاه کنید. عکسی از عبدالحسین رضوانی است که هوادران تیم نیرو محرکه قزوین با سنگی که به دست دارد به طرف رختکن تیم مهمان که فولاد هرمزگان است حمله میکند. http://www.sobhesahel.com/UserFiles/06(13).jpg
بازی است که هوادارن تیم رقیب با سنگ از تیم هرمزگانی پذیرایی کردند. احساس میکنم خیلی عجولانه هر چیزی به ذهنتان میرسد را منتشر میکنید. تفکر مقایسه ای را بنده ندارم و متاسفانه شما دارید. شما با چه معیاری تشخیص دادید که تیم آلومنیوم نباید به لیگ برتر راه مییافت. مگر نه اینکه با مقایسه ای که در سر خود داشته اید. هرمزگان آنقدرها هم بد نیست که شما این استان را لایق هیچ نمیبینید. شما لینکی از ضربه مغزی شدن یک مرد فرستاده اید... چند لینک شبیه به این را میخواهی آدرس بدهم ببینید؟! شما چشم خود را بسته اید و بر عکس چیزی که میگویید خیلی نسبت به بندرعباس و هرمزگان بدبین هستید. امیدوارم مطالب بعدی تان با کمی تحقیق منتشر شود.
به امید مفید بودن

از کجای حرف های من به این نتیجه رسیدی که من هرمزگان را لایق هیچ نمی بینم؟
این که من خواستار یک شرایط ایده آل و به دور از خشونت برای ورزشگاه های هرمزگان هستم و اعتقاد دارم که برای این هدف باید فرهنگ سازی شود تا به شهر و مردم ضربه نخورد.بدبینی است؟

جغد بندری جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:19 ب.ظ http://joghd11.blogsky.com/

عنوانی که شما برای مطلب خود برگزیده ای بدبینی تان را اثبات میکند. باقی مطلبتان بماند. شما در جواب دوستی گفته اید: (من با فوتبالی که قرار است باعث نا امنی و ضرر زدن به جامعه شود موافق نیستم .حالا چه در بندرعباس چه در تهران چه در مونیخ)
اما در مطلب تان اشاره مستقیم به هرمزگان و تیم آلومنیوم دارید. و هیچ اشاره ای به این فوتبال حاشیه ساز نکرده اید.

من در مطلبم نگاهی دارم به جایی که در آن زندگی می کنم و موضوع را به صورت کلی مورد بررسی قرار ندادم.و بحثم شهر بندرعباس است.

جغد بندری جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:12 ب.ظ http://joghd11.blogsky.com/

شما نوشته اید به دلایلی تیم آلومنیوم نباید به لیگ برتر می آمد.
پس شما این تیم را محکوم به فحاشی و بی ادبی و هوادارنش را محکوم به بی ظرفیتی کرده اید! شما در مطلبتان با نگاه غرض ورزانه ای به جایی که در آن زندگی میکنی حرف زده اید دوست عزیز.

این دیگه از اون کامنت های خنده دار است.یک نگاهی به وبلاگ خودت بینداز و عکس هایی که منتشر کردی متوجه حرف خودت میشی.

راحیل جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:50 ب.ظ http://khodnevisha.blogsky.com

بهروز عزیز
گمان نمی کنم زمانی که صحبت از راه یافتن یا طبق آرزوی شما راه نیافتن تیم آلمینیوم هرمزگان به لیگ برتر باشد بتوان گفت بحث تنها در مورد شهر بندرعباس است.
فکر نمی کنم هیچکدام از دوستانی که مطلب شما را نقد می کنند موافق فوتبال خشن باشند . فوتبال خشن معضلی ست که جای بررسی و چاره اندیشی دارد .شاید یکی از راه حل های آن همانطور که خود شما اشاره کرده اید ، فرهنگ سازی باشد اما به طور قطع چاره آن صعود نکردن تیم فوتبال بندرعباس به لیگ برتر نیست.

هنوز برای صعود زود است.اول فرهنگ سازی بعد حضور در لیگ برتر

جغد بندری شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:59 ق.ظ http://joghd11.blogsky.com/

کامنت خنده دار؟!
من چیزی را که دیده ام در وبلاگم منتشر کرده ام. شما جواب نظر من را نمیدهد دوست عزیز. در واقع نمیتونید جوابی بدهید. خودتان متوجه اشتباهتان شده اید. من در وبلاگم گفته ام تماشاگران با بلیط پشت درب بسته ورزشگاه معطل بودند. و اینکه صندلی کهنه های ورزشگاه را خراب کردند. اینکه فحاشی کردند را در ورزشگاههای ایران یک امر طبیعی خواندم. شما تیم آلومنیوم و هوادارنش را محکوم کرده اید. شما قبول دارید که در شهر شما یعنی اهواز هم از این اتفاقها میافتد؟!
اگر قبول دارید که بنویسید در همه شهرهای ایران اینگونه است. و همه ی هوادارن ایرانی را محکوم کنید. اگر قبول ندارید همین جا اعلام کنید تا من چند نمونه را نشانتان دهم.
اگر قرار باشد من به مطلبی که شما گفته اید بگویم پست خنده دار که تعاملی بوجود نخواهد آمد. اگر کامنت من خنده دار است دلیلیش را بگو... جوابش را بده

آخرین جواب.بله در شهر اهواز تماشگران به مراتب بدتر از اینجا رفتار می کنند.خیلی بیش از آن که حتی فکرش را هم بکنی.
تو در کامنتت از من سوال می کنی.نقل به کامنت خودت:(شما نوشته اید به دلایلی تیم آلومنیوم نباید به لیگ برتر می آمد.
پس شما این تیم را محکوم به فحاشی و بی ادبی و هوادارنش را محکوم به بی ظرفیتی کرده اید! شما در مطلبتان با نگاه غرض ورزانه ای به جایی که در آن زندگی میکنی حرف زده اید دوست عزیز. )پایان نقل
ببخشید این کارهایی که در ورزشگاه کردند چه اسمی دارد؟فحاشی و شکستن صندلی و پرت کردن سنگ و .. اسمش چیست؟
متاسفانه شما نمی خواهید مشکل را ببینید تا شاید راه حلی برای آن پیدا شود.و به من می گویید چرا در متنت ننوشتی همه ایران این گونه است.حالا شما فرض کن من نوشتم همه ایران این گونه است که البته نیست،آیا مشکل این رفتارها در ورزشگاه های بندرعباس حل می شود؟بی شک نه.جالب است که هنوز هم می گویید من اشتباه کرده ام.حالا اگر من هزار خط دیگرهم بنویسم باز هم تو سر حرفت هستی.پایان

جغد بندری شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:39 ب.ظ http://joghd11.blogsky.com/

اگر شما مینوشتی در کل ایران این ضعف وجود دارد مطلبتان صحیح بود نه اینکه مشکل ورزشگاهها درست میشد. یعنی حالا که تو این مطلب کارشناسی نشده را منتشر کردی مشکل ورزشگاهها بندرعباس حل می شود؟! تو به مردم یک شهر توهین کرده ای دوست عزیز!
مثل این است که من بگویم در بندرعباس آزادی بیان نیست! بندرعباس خیلی بد است!
حرف شما اینگونه است. آزادی بیان در هیچ کجای ایران نیست! ضعف بندرعباس و مردمش نیست. من خیلی بهتر از شما و امثال شما مشکلات شهرم را میدانم. و اتفاقا میبینم! اما این مشکل را نمیتوانم تنها برای بندرعباس بپذیرم. چون بندرعباسی ها هم ایرانی هستند! شهری از یک کشور هستند که در ورزشگاههایش ناهنجاری رفتاری رواج دارد. شما یک ضعف کشوری را تنها به بندرعباس نسبت داده اید... شهری که در آن زندگی میکنید. شهری در آن کار میکنید. و با مردمش سر و کار دارید. این کمال نا سپاسی از این خاک و مردمانش است

کجای متن من توهین به مردم بندرعباس است؟

راحیل شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:49 ب.ظ http://khodnevisha.blogsky.com/

بهروز عزیز
شاید به نظرتان این کامت هم خنده دار بیاید اما به نظر من در یک مورد حق با شماست ، چه بهتر بود که اول فرهنگ سازی می شد .
فرهنگ سازی کاری زیربنایی است که در بسیاری از حوزه ها هنوز به آن فکر هم نشده ، یکی از این حوزه ها ، مقوله ورزش است و یکی دیگر که بسیار جای تامل دارد خود مقوله فرهنگ است . متاسفانه در حوزه رسانه ، جامعه هنرمند و فرهنگی ما تحمل انتقاد ندارند . ای کاش در زمینه انتقاد پذیری هم ابتدا فرهنگ سازی می شد سپس وبلاگ ها دست به نوشتن می زدند .
تنها برای پیشنهاد : تا زمانی که در این مورد فرهنگ سازی نشده ، شما از به روز کردن وبلاگتان خود داری کنید و یا قسمت کامت ها را بایکت کنید تا انتقاد دیگران سبب آزار و دلخوری نشود .

ممنون از یادآوری.

جغد بندری یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:02 ق.ظ

۱:‌ تیم فوتبال آلومنیوم در این فصل نتایج خوبی کسب کرد و تا مرحله "پلی آف" هم بالا آمد اما متاسفانه و خوشبختانه به لیگ برتر راه نیافت.
۲: مسئله اصلی خود شهر بندرعباس است،متاسفانه در ورزشگاه های ما فحاشی و بی ادبی و بی نظمی بیداد می کند( ورزشگاههای ما)
۳: اما بی شک اگر این تیم فوتبال به لیگ برتر می رفت و حاشیه ساز می شد،نه تنها مردم بندرعباس بلکه فرهنگ و اقتصاد این شهر ساحلی هم آسیب می دید و این تیم و تماشگرانش تبدیل می شدند به سمبل بندرعباس و چهره نامناسبی را از شهرمان نشان می دادند( چطوری اینقدر قاطع مگویید بی شک؟!)
۴: متاسفانه مردم خشن و کم حوصله ای داریم!

اینها همه توهین مستقیم شما به بندرعباس و مردمانش است

خب بجث جالب شد:
در مورد شماره ۱:وقتی می گویم متاسفانه یعنی من هم ناراحتم ولی وقتی می گویم خوشبختانه یعنی ناراحتی بزرگتری هم دارم و اون خود مردم بندرعاس هستند که شهرشان به دلیل خشونت های تعدادی از تماشگران متهم به وحشی گری می شود.حالا من به فکر مردم بندرعباسم یا تو؟ به کامنت یک دانشجو بندرعباسی که در شیراز تحصیل می کند که برای همین پست نوشته مراجعه کن.
در مورد شماره 2:اگر در ورزشگاه های بندرعباس فحاشی و بی نظمی نیست که من معذرت می خواهم.(فقط نگو که در همه شهرها هست که فرار از واقعیت؛آره در همه شهرها هست اما اینجا ها هم هست؛پس این توهین نیست بلکه واقعیت است که تو نمی بینی و مرا متهم می کنی به توهین به مردم بندرعباس؛در حالی که من در مورد یک ورزشگاه 5 هزار نفری صحیت می کنم؛در ضمن جمعیت بندرعباس ۳۶۷٬۵۰۸ طبق گفته ویکی پدیا.)
و اما 3:خب در متنی که نوشته ام کاملا مشخص است که من بیشتر به فکر اکثریت مردم بندرعباس بودم.فقط کافی دو بازی دیگر به این شکل ورزشگاه های بندرعباس متشنج می شد و اخبارش در برنامه پر طرفدار 90 پخش شود آیا همه بندرعباسی ها به وحشی گری متهم نمی شدند؟ وقتی می گویم بی شک به دلیل شناختی است که از ورزشگاه ها دارم.و اما دوباره تکرار می کنم من به مردم بندرعباس توهین کرده ام؟ یا واقعیت قسمتی از شهر بندرعباس را نمایان کرده ام؟
و اما 4:نوشته ام متاسفانه مردم خشن و کم حوصله ای داریم.خب کمی به خودت و اطرافت نگاه کن.ببین آیا خشن نیستیم.
در ضمن قسمتی از متن مرا گذاشته ای به عنوان توهین به مردم بندرعباس،لطف کن و کامل جمله را بگذار(آقایان مسئول،به جای این همه ولخرجی برای فوتبال،درصدی هم خرج فرهنگ و هنر کنید و این تفکر را از محله های فقرنشین و آسیب پذیر شهرمان شروع کنید،متاسفانه مردم خشن و کم حوصله ای داریم.برای رهایی از این نا امنی ها و خشونت ها هم زمان هم باید تلاش کنیم که فقر را ریشه کن کنیم هم فرهنگ و هنر را منتشر کنیم.) من در همه نوشته هایم خودم را بخشی از اینجا دانسته ام اما متاسفانه تو در همه نظراتت خواستی اینگونه نشان دهی که من به مردم این شهر توهین کردم.هر چند انگیزه ات را نمی دانم.امیدوارم حداقل به این اشتباهت پی برده باشی که من هیچ گونه توهینی به مردم بندرعباس نکرده ام و نگاهم یک نگاه اصلاحی بوده و هست.همیشه بوده و خواهد بود.

جغد بندری یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:38 ب.ظ http://joghd11.blogsky.com/

شما یا نمیدانید چه میگویید یا خودتان را به نفهمیدن میزنید! من این عکس العمل تماشاگران را وحشی گری نمیدانم دوست عزیز. این یک واکنش طبیعی بود. چه سندی رو کرده اید جناب؟! دانشجویی به یک دانشجوی دیگر گفته وحشی ! یعنی نظر کل ایران نسبت به بندرعباسی ها؟! اگر فکر میکردند اینجا با آدمهای وحشی سر و کار دارند مثل مور و ملخ از هر جای ایران به اینجا نمی آمدند(یکی اش ام جناب عالی) همه مردم ایران میدانند که در هرمزگان چه مردمی زندگی میکنند. با برنامه 90 هم هیچکس نمیگوید نظرش راجع به یک شهر عوض نمیشد. مگر در قزوین هرمزگانی ها را نزدند؟! مگر در اهواز فیروز کریمی را بیمارستانی نکردند؟! مگر در تبریز در ورزشگاه درگیری نمیشود؟ مگر تهران بعد از بازی استقلال و پیروزی شهر را به هم نمیریزند؟ این یک امر طبیعی است. اکثر کسانی که به ورزشگاه میروند به هوای همین واکنش ها پول بلیط میدهند
حالا چون هوادارن بندرعباسی در بازی فوق حساس پلی اف باخت تمیشان را نظاره گر بودند و واکنشی نشان دادند شدند فحاش و بی ادب به قول شما؟ شدند وحشی و بی نظم؟ نظر کل ایران نسبت به بندرعباس عوض شد؟! نه دوست عزیز این تنها غرض ورزی شما را اثبات میکند و بس!

خب از عصبانی بودن کلماتت معلوم است که نمی توانید پاسخ سوال های مرا بدهید.و باز هم با فرافکنی مسئله را به تمام کشور ربط می دهی.اگر سنگ پرتاب کردن و صندلی شکستن و به خواهر و مادر یک نفر فحش دادن وحشی گری نیست،پس چیست؟حالا فرقی نمی کند چه در اهواز ما چه در مونیخ فیلیپ لام اینا.
تو در کامنت های قبلیت تاکید داشتی که من به مردم بندرعباس توهین کردم و وقتی من از تو سوال هایی پرسیدم تو پاسخ مناسبی پیدا نکردی و می گویی در تمام ایران این گونه است.همان پاسخ همیشگی
من هم می دانم در تمام ایران همین طوری است اما به عنوان یک انسان این شرایط را مطلوب نمی بینم و عکس العمل نشان میدهم.
راستی تو در کامنتت به به شهرستانی ها توهین کردی و آنها را مور و ملخ خطاب کردی.تو با من اختلاف دیدگاه داری چرا به بقیه توهین می کنی.حالا از من نه ولی زود از دیگر هم وطنان معذرت خواهی کن اگر به حرف های خودت اعتقاد داری.

جغد بندری دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:26 ق.ظ http://joghd11.blogsky.com/

شما اصلا مسئله را مطرح نکردید که بنده جواب آنها را بدهم. جواب من و تمام حرفم در همان نظر اولم آمده است. چون شما متوجه نمیشود من مجبور به توضیح بیشتر شدم. من مور ملخ را در جواب شما گفتم. مور ملخ نمونه هجوم آوردن هستن. اگر در شهرستانهای دیگر هم مثل بندرعباس مهاجر داشت، الان همه ی شهرهای ایران وحشی و بد خطاب میشدند. اما در اکثر شهرهای ایران مانند بندرعباس مهاجر ندارد تا کاستی های طبیعی شهری که در آن زندگی میکنند را اینگونه سیاه نمایی کنند. این بندرعباس است که از همه قوم در خودش دارد. و آنها راحت میتوانند در شهری که زادگاه آنها نیست و تعصبی نسبت به آن شهر ندارند سیاه نمایی کنند و اخبار معمولی را یک فاجعه بخوانند. من حرفی نمیزنم تا بعدش عذرخواهی کنم... عذرخواهی شما بدهکار بندرعباسی ها هستید. من عصبانی می شوم اما حرف غیر منطقی نزده ام. اما معلوم است که شما دل خونی از بندرعباسی ها دارید...
من این بحث را بحث مفیدی نمیدانم. چون شما نشان دادید از گفتگو بیزارید و کاملا تک بعدی به پیرامون خود نظر دارید.
به امید مفید بودن

چرا مسئله طرح شد شما شانه خالی کردید و پاسخ ندادید.من حرف از یک ورشگاه ۵ هزار نفری و بی ظرفیتی تماشگران می زنم اما شما به دلایلی که در حال حاضر برای من روشن نیست به من میگویید که به مردم بندرعباس توهین می کنید در حالی که در تمامی نوشته من فقط برای دفاع از مردم این شهر حرف زده شده است.اگر من قصد توهین داشته ام آیا به این شکل حرف از اقتصاد و سلامتی روح و روان مردم این شهر صحبت می کردم؟یا پیشنهاد می دادم برای بهتر شدن فضا موجود شهرمان؟ آیا شما تمام مطلب مرا خوانده اید؟خیلی روشن سوال می کنم آیا کسی که قصد توهین به یک شهر را داشته باشد به این شکل می نویسد و برای اصلاح این روند غلط، مسئولین را نقد می کند؟
به هر حال من ماندم و پاسخ سوال هایم البته شما هر چی دلتان بخواهد می گویید و بعد توضیح می دهید که من توهین نکردم اما به راحتی مرا متهم به توهین کردن به مردم بندرعباس می کنید. مثلا شما شهرستانی ها را مور ملخ می خوانید بعد می گویید که من توهین نکردم و توجیح می کنید.حالا از تو سوال دارم: اگر خدایی نکرده یکی از مدیران دولتی در سخنرانیش بگوید این عکاسان و خبرنگاران مثل دسته های کهره به این سو و آن سو می روند .خود شخص محترم شما سینه چاک نمی کنید و زمین و زمان را به هم نمی زنید و در وبلاگتان تیتر نمی کنید "توهین بی شرمانه به خبرنگاران"...
من سال ها به خوبی در کنارمردم بندرعباس زندگی کرده ام و تلاش کرده و می کنم یک شهروند مفید برای این شهر باشم و برای پیشرفتش تلاش می کنم و بی شک با حرف های شما (که هنوز انگیزه تان را نمی دانم) از راهی که میروم بر نمی گردد.
با آرزوی آرامش.
در پایان من درس های مفیدی گرفتم از شیوه گفتگو شما...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد