نمایشنامه "شی تال برقص بر مرگ من" نوشته مهران محمود زاده دهبارزی به بخش تجربه های نو جشنواره تئاتر فجر راه یافت.این نمایشنامه در حالی از سوی هیت بازخوان در تهران پذیرفته شد که متاسفانه بازبین های سنتی اداره کل فرهنگ و ارشاد هرمزگان به دلایلی نا مشخص از حضور این کارگردان جوان و گروهش در جشنواره تئاتر استانی جلوگیری کرده بودند.
متاسفانه تئاتر هرمزگان در حال تقسیم شدن به دو بخش است،یک بخش کسانی که با تمام توان کار می کنند و نگاه مستقل دارند و بخش دوم کسانی که با سفارش و لابی آقایان به صورت حباب در حال رشد هستند.
نمایش "برگزین" اثر مذهبی حسین درویشی از رودان و نمایش "کشف برای زنده ماندن.." از رضا غریب زاده به جشنواره منطقه ای را پیدا کردند.
و این گونه بود که پرونده پر بحث جشنواره تئاتر استانی امسال هم بسته شد،اما سوالی که باید پاسخ داده شود،این است که داوران بر اساس چه معیاری آثار برگزیده را انتخاب می کنند؟
این گونه جشنواره ها و این نوع نگاه ها باعث دلسرد کردن هنرمندانی می شود که تازه پا به عرصه هنر گذاشتند. انتخاب داوران ضعیف که سابقه هنریشان مشخص نیست هم یکی از مشکلاتی است که سالهاست جشنواره تئاتر استانی به خود می بیند.بحث در این خصوص بسیار است تا بعد.
26 مهر 1390 مکان سالن تئاتر شهرستان رودان،عصر است و همه منتظر آماده شدن گروه تئاتر تئاتریکال هستند،کارگردان گروه معتقد است که افراد پایین 13 سال نباید از نمایش "بلندترین جای دنیا" دیدن کنند،نمایش با کمی تاخیر شروع شد،مشکلی در سیستم صدا بوجود آمده،کارگردان به روی سن می آید و از همه معذرت خواهی می کند.دقایقی بعد آخرین ساخته گروه تئاتر تئاتریکال به نمایش گذاشته می شود.اجرا این اثر به قدری مرا شگفت زده کرده است که تصمیم دارد جداگانه نظر خودم را در خصوص بخش های مختلف این تئاتر بنویسم.
نمایش نامه:
سید ذبیح موسوی نویسنده این اثر با خلق شخصیت های نمادین و استفاده از تک جمله های تاثیرگذار،شکل جدیدی از شخصیت پردازی را برای بازیگران به وجود آورده است،طوری که بازیگر در واقع یک نقش را بازی نمی کرد،بلکه هر شخص نمادی از جامعه بود که در واقع کار بازیگری را بسیار سخت می کرد،مثلا پیرمرد که در تک جمله های شاهکارش نوید بهار را می داد،نماد مردم بود.دو مرد و زن در یک طرف درگیری بودند و زن و مرد دیگری در طرف دیگر،دعواهایی که از روز اول آفرینش بوده است و هنوز هم ادامه دارد و در تمامی جوامع دیده می شود.
نویسنده به خوبی درگیرها را بدون قضاوت به تصویر کشیده بود و مخاطب از آغاز تا پایان به دنیال داستان کلاسیک خاصی نمی گشت،بلکه فقط شاهد کشتار مردمانی بود که به وسیله دست های پشت پرده به جان هم افتاده بودند.نمایش نامه به قدری جهانی است که می توان را در هر جامعه متصور شد و همین دلیل باعث می شود که برداشت های ذهنی متفاوتی از اثر به وجود بیاید،که به نظر من نشان دهنده پویایی اثر است.
این اثر پایان تلخ اما تاثیرگذاری دارد،پیرمرد داستان توسط کسانی کشته می شود که انتظارش را نداشت.در خصوص این نمایش نامه سعی می کنم مصاحبه مفصلی با نویسنده داشته باشم..