بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

جای خالی خرده فرهنگها در سیمای خلیج فارس/ فقر خلاقیت در تولید


خبرنگاری با نام "نیما نبی زاده" مطلبی انتقادی را در خبرگزاری مهر منتشر کرده است،که لازم است مدیران سیمای خلیج فارس چند بار این مطلب را بخوانند و برای این فقر خلاقیت چاره ای بیندیشند.

مطلب به موضوعات مهمی می پردازد،که سال هاست توسط دیگر دلسوزان هم گفته شده است،اما گوش شنوایی نیست.مطلب را اینجا بخوانید.

چندی پیش من هم در این وبلاگ مطلبی را در مورد رادیو ضعیف خلیج فارس نوشتم که اینجا می توانید بخوانید.

۴ دلیل آمنه بهرامی برای بخشش مرد اسید پاش


آمنه پس از بخشیدن خواستگار سابقش و عدم اجرای قصاص گفت که این کار را برای رضای خدا، کشورم، خانواده و خودم انجام داده‌ام.

آمنه بهرامی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: به چهار دلیل امروز از اجرای حکم مجید منصرف شدم. اول به خاطر اینکه خداوند در سوره نوح که درباره قصاص سخن به میان آورده در پایان آن به بخشش توصیه کرده است و بخشش را بسیار بزرگتر از قصاص دانسته است و من نیز خواستم کار بزرگتر را انجام دهم.

وی افزود: هفت سال تلاش کردم تا بتوانم اجرای حکم قصاص را بگیرم و ثابت کنم که اسیدپاشی حکمش قصاص است اما امروز گذشت کردم. این حق من بود. شاید فردا کسی گذشت نکند.

آمنه ادامه داد: دومین دلیل برای عدم اجرای قصاص، کشورم بود چرا که به نظر می‌رسید همه کشورهای جهان منتظر بودند ببینند ما چه می‌کنیم.

آمنه سومین دلیل عدم اجرای قصاص را دو عزیز و خانواده‌اش معرفی کرد و گفت: به خاطر دو عزیزی که خیلی دوستشان دارم و خانواده‌ام از این قصاص گذشتم. برای آرامش خودم که چهارمین دلیل بود تصمیم گرفتم تا این کار را انجام ندهم.

وی که بسیار شادمان و خوشحال بود در ادامه گفت‌وگو با ایسنا تاکید کرد: احساس بسیار خوبی دارم. خوشحالم که چنین کاری کردم. پیش از اجرای قصاص مجید به من فحاشی می‌کرد، اما زمانی که او را بخشیدم به دست و پایم افتاد و طلب بخشش کرد. بسیار خوشحالم که امروز در این شرایط قرار دارم.

آمنه اظهار کرد: برای اجرای قصاص اعلام شد که یکی از اعضای خانواده حاضر شود اما نه پدر و نه مادرم حاضر نبودند این کار را انجام دهند، در نهایت برادرم تصمیم گرفت این کار را انجام دهد. او به اتاق اجرای قصاص رفت و چون می‌دانستم او در اجرای حکم تعلل نخواهد کرد وارد اتاق شده و مانع اجرای حکم شدم.

وی در پایان تاکید کرد: هیچ حقوق بشری که کشور‌های دیگر از آن دم می‌زنند نیست که بتواند به من کمک کند. از مردم ایران می‌خواهم آمنه را فراموش نکنند و برای ادامه درمانم به من کمک کنند./منبع:ایسنا

معرفی یک کتاب مفید برای کودکان و نوجوانان


"مهارت های زندگی اجتماعی" نام کتابی است از "رز مکورمیک" که توسط خانم لیلا شجاعی در بندرعباس و با همکاری سازمان بهزیستی ترجمه و چاپ شده است،این کتاب برای رده سنی کودکان و نوجوانان است،که توسط انتشارات رسول منتشر شده است.


من این کتاب را مطالعه کردم و بسیار خوشم آمد و سعی کردم موضوع کتاب را با خواهر زاده هایم (کسرا و عرفان- نوجوان) در میان بگذارم،نتیجه تقریبا خوب بود و آنها با خواندن قسمت هایی از این کتاب،رفتارشان نسبت به هم مخصوصا موقع بازی های رقابتی،بسیار بهتر شد.


این کتاب دوستی،صلح،کمک به یکدیگر،نحوه مقابله با گردن کلفت ها،دوست داشتن حیوانات و یک سری تمرین های خود آزمایی مفید دارد.به خوانندگان این وبلاگ پیشنهاد می کنم این کتاب را برای نوجوانانی که در اطراف شما زندگی می کنند،خریداری کنید.قیمت 3200 تومان.

ارزش نقد عملی عقیل دادی زاده

ده سال است من شاهدم که برخی گروهای  تئاتری در سراسر هرمزگان،نمایش هایی را به روی صحنه می برند که در چند چیز با هم مشترک هستند.


1.داستان احتمالن یا در مورد مردی است که به دریا رفته و زنی است که منتظر است،یا در مورد کدخدایی است که به کشاورزان ظلم کرده و یا مرد جوانی است که به دلیل بیماری ناشناسی به درختی بسته شده است و....


2.در همه آثار دهل و جشن عروسی و سرکنگی وجود دارد و هر هفت دقیقه یک بار صدای ساز و دهل در این نمایش ها شنیده می شود.


3.در همه آثار پوشش لباس زنان و مردان شبیه هم است و بازیگران تقریبا به یک شکل بازی می کنند،با یک صدای مشخص و یک حس از قبل تحمیل شده.


4.درپایان بیشتر این نمایش ها،شخصیت های خوب بر شخصیت های بد غلبه می کنند و همه چیز به خوبی به پایان می رسد.


دغدغه بیشتر این گروه های تئاتری شرکت در جشنواره های سفارشی است و به همین دلیل چند روز مانده به جشنواره دور هم جمع می شوند و به راحتی یک نمایش را آماده می کنند.

یک نفر احساس کارگردانی می کند و چند نفر هم می شوند بازیگر،گروه موسیقی هم که از قبل مشخص است،لباس و دکور و کمی نور پایان ماجرا است،حالا فلان اثر برای فلان جشنواره آماده است.


مخاطب تئاتر خسته از این تکرار ها است،گاهی با ترک سالن موقع اجرای نمایش اعتراض می کند،گاهی مثل من موضوع را رسانه ای می کند و گاهی مثل عقیل دادی زاده عصیانگری می کند.


چند روز پیش به دعوت موسا عامری پور (مجسمه ساز و نقاش هرمزگانی) برای دیدن اثری با نام "گفتگو با باغ" وارد نگارخانه فرهنگسرای طوبا شدم،اجرا شروع شد و من بلافاصله متوجه تصاویر تکراری شدم که در بالا به آن اشاره کردم،فقط با این فرق که در اینجا چیدمان زیبا تر بود و از رنگ ها بهتر استفاده شده بود،اما تصاویر و حرکات و پوشش  حس و حال همانی بود که که این سال ها بارها تکرار شده است.

ناگهان اتفاقی عجیب رخ داد،عقیل دادی زاده (بازیگر و داستان نویس هرمزگانی) که به این اجرا دعوت شده بود،تصمیم گرفت که نقد عملی را تجربه کند،او همه صحنه را بر هم زد،درخت خشک شده را انداخت،بازیگر مرد را به زمین پرتاب کرد،لباس بازیگر زن را با خاک کثیف کرد او حتی به نور هم رحم نکرد و آن ها را جابه جا کرد و بعد به سمت تماشگران ساکن رفت و آنها را هم به جنب و جوش دعوت کرد.

عقیل به شکل بی رحمانه ای به جنگ تکرار رفت،تکراری که ریشه خلاقیت و نوگرایی را می سوزاند،تکراری که هنرمندان را تنبل کرده است،تکراری که اجازه نفس کشیدن تازه را از خیلی از هنرمندان گرفته است.


اگر چه بعضی ها از حرکت عقیل دادی زاده خوششان نیامد(طبیعی است) اما ارزش این اتفاق و جسارت را می شود در ذهن هنرمندان هرمزگان دنبال کرد،بعد از این اتفاق بود که بحث های تقریبا مفیدی در بین هنرمندان شکل گرفته که همچنان ادامه دارد.


توضیح:سعی کردم مطلب زیاد بلند نشود،قسمت هایی از مطلب را حذف کردم،با این حال اگر سوالی پیش آمد در قسمت نظرات پاسخگو هستم.فقط خواهشمندم که اگر ترسو هستید و با نام خوتان نظر نمی دهید،حداقل در نظرات به کسی توهین نکنید.در همین باره قبلا هم نوشتم.کلیک کنید.



ویدئو آرت این 4 هنرمند در بندرعباس نمایش داده می شود.




از شنبه 8 مرداد ماه "ویدئو آرت"های،الهه عبداله زاده،فریبا روشنی بخش،محبوبه امین الرعایایی و الهه جعفری به نمایش گذاشته می شود.این چهار هنرمند آثار هنری خود را در فرهنگسرای طوبا بندرعباس ارائه می کنند.

ساعتی که برای نمایش این ویدئو آرت ها در نظر گرفته شده ساعت 18 می باشد،که از علاقمندان به این هنر مدرن دعوت می شود که از آثار دیدن کنند،برای آشنایی بیشتر با این هنر می توانید این لینک را مطالعه کنید.