:: بهشب عباسی
در سال میلادی که پشت سر گذاشتیم، تیم ملی فوتبال آلمان توانست در یکی از بهترین دورههای جام جهانی با شکستن بسیاری از رکوردهای فوتبال در خاک برزیل، قهرمان جهان شود، اما در این مطلب نمیخواهیم در خصوص خود فوتبال حرف بزنیم.
دو سال قبل از شروع بازیها در روستایی به نام «سانتو آندره» از استان باهیا برزیل؛ مردم محلی متوجه شدند که یک گروه حرفهای با ماشینآلاتی پیشرفته در حال ساخت کمپ مجهز و مدرنی هستند که قرار است میزبان بازیکنان تیم فوتبال آلمان باشد. جالب است بدانید برای ساخت این کمپ هیچ درختی قطع نشد، بلکه با دقت از ریشه درآورده و در جای دیگری کاشته شد.
کمپ تیمملی آلمان در برزیل
در مقالهای خواندم که برای ساخت این کمپ سه راهبرد در نظر گرفتهشده است، سازگاری با محیطزیست، مقاومت و مناسب بودن برای توریستها در آینده، درواقع حضور یکماهه آلمان در این روستا به اقتصاد محلی هم کمک کرده و کمپ با تمام تجهیزاتش پس از پایان جام جهانی در اختیار آن روستا قرار گرفت.
همه این موارد را اشاره کردم تا برسیم به استان خودمان یعنی هرمزگان، استانی که در ۱۵ سال اخیر چهرهای دیگر به خود دیده، از کیش آغاز میکنیم، جزیره زیبایی که به اسم متعلق به هرمزگان است اما مردم استان هیچ سهمی از سودهای اقتصادی آن ندارند، وضعیت قشم هم مشابه کیش است، درواقع جزایر حیات خلوت سرمایهدارانی شده است که مثل آلمانها رسم میهمانی را بلد نیستند و لحظهای به آن نمیاندیشند.
وضعیت در خارج از جزایر هم چندان مطلوب نیست، برای مثال در غرب بندرعباس کارخانههای بزرگی در حال فعالیت هستند که سالانه هم درآمد بسیاری دارند هم آلودگی شدیدی تولید میکنند، اما مردم عادی شهر فقط در آلودگی آن شریک هستند.
گاهی که رؤیایی میشوم با خودم میگویم، چقدر خوب میشد اگر پالایشگاه نفت یک ورزشگاه مجهز میساخت، فولاد هرمزگان یک بیمارستان مدرن و آلومینیوم المهدی یک مجتمع فرهنگی چندمنظوره، تا مردم شهر بندرعباس کمی احساس رضایت کنند. ولی خب اینها توهمهای من است، بگذریم.
خبرهای خوشی از جاسک میرسد و دولت برنامههای بزرگی را برای آن منطقه در نظر گرفته است که باید سهم مردم محلی که درواقع میزبان هستند با احترام کامل در نظر گرفته شود. امیدواریم با به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای شرایط اقتصادی کشور روزبهروز بهتر شود و هرروز بتوانیم خط فقر رو کمرنگتر کنیم.