وبلاگ نویس ها به دلیل خشکسالی وبلاگ ها را رها کرده اند و به فیس بوک مهاجرت کرده اند،آنها هر از چند گاهی به فضای بلاگ خود بر می گردند اما دیگر نه انگیزه ای برای نوشتن دارند نه علاقه ای برای به روز کردن.
عکاس ها برای دریافت like بیشتر با هم رقابت می کنند و فتوبلاگ ها را رها کرده اند به امان خدای مجازی،هر شب صدا گریه می آید از کوچه پس کوچه ها بلاگ اسکای و بلاگفا،این رو یکی می گفت،کاربر ولگردی که شب را روز می کرد بی هدف.
یک دلال پیدا شده که داره بلاگ ها رو می خره،خودش می گه می خوام یک موزه مجازی تاسیس کنم و از بلاگ ها و آرشیوها حفاظت کنم،اما شایعه شده که طرف بساز و بفروش،معلوم نیست می خواد با این همه فضای متروکه چه کاری کنه؟
شهر خلوت و خرابه ای شده فقط چند تا پیرمرد موندن که هنوز امیدوارنه وب خود را به روز می کنند،با تعداد محدودی بازدید کننده گذری،بازدید کننده های احتمالی،بازدید کننده بی هدف.
لایک:-)
یکی از پست هایت که خوب به دلم نشست برادر
اجرت با آقا ابا عبدالله ...
من الله توفیق برادر
بهشون حق بده.وقتی فیس بوک مخاطب بیشتری داره،مسلمن خواه نا خواه وبلاگ نویس ها به سمتش جذب می شن.
البته جذابیت فیس بوک از ارزش وبلاگ چیزی کم نمی کنه.
وبلاگ منسجمه،مخاطب های خاص داره و سیر زندگی رو بسیار بهتر از فیس بوک نشون می ده.
اول اینکه خوش آمدی به وبلاگ نویسی دوم اینکه من معتقدم خود وبلاگ نویس ها و فتوبلاگ دارها هم غرق دنیا شیک و پیک فیس بوک شدند و دور اندیشی نکردند.
من همواره خانه قدیمیم را دوست دارم ومهاجرت هم نمیکنم وبلاگم زنده است حتی اگر بازدید کننده ای نباشد
درود بر حسین
طبیعتن انسجام وبلاگ ها از فضای فیس بوک بهتره ولی فیس بوک هم در نوع خودش مخاطبان بیشتری رو جذب میکنه. در کل با مطلبت موافقم.
مقاومت جانانه ی اندک وبلاگ نویس فداکار و جان برکف ! باعث شده تا وبلگ نویس های مهاجرت کرده کم کم برگردند ... نمونه اش وبلاگ خوب شازده خانوم که با نام کافه شازده برگشته و چند وبلاگ دیگه .... شاید شرایط اینده ی کشور ایجاب کند که وبلاگ نویس ها آینده ی این سرزمین برایشان مهم تر از فضای شیک و پیک و بدون اثر بخشی فیس بوک باشد.
من که به آینده امید وارم ...
شاید که از آینده از آن ما