بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

دوران راهنمایی و افتخار آشنایی با معلم روشنفکر جهانگیر میرزاده


دوران راهنمایی وضعیت به کلی عوض شد،من به مدرسه شهید سایانی بندرعباس رفتم و از آن زمان بود که به واسطه معلم دلسوز و به شدت فعالی که داشتیم به هنر تئاتر علاقمند شدم،این معلم قد بلند و خوش قلب آقای رئیسی بود.

سال دوم راهنمایی من با فردی آشنا شدم که تاثیر بسیار زیادی در اندیشه های من داشت،این معلم متفاوت و روشنفکر مرحوم جهانگیر میرزاده بود،کسی که در کلاس درس او همه با تمام وجود حاضر می شدند و به داستان های تاریخی او گوش می کردند،او اشراف کاملی بر تاریخ 100 اخیر ایران داشت و شعرهای ایرج میرزا را برای ما مرور می کرد،همیشه دلم برای لبخند هایش و سیگار کشیدنش تنگ می شود.

اما از خاطرات بد من در راهنمایی روزی بود که من به کلاس حرفه و فن آقای یادگاری رفتم،حواسم نبود و دکمه بالایی پیراهنم باز بود،او با خنده مرا صدا کرد و ناگهان با پشت دست ضربه محکمی به صورت من زد و دماغم پر از خون شد،به شدت از او متنفر شدم،دوست داشتم با تمام وجود ضربه ای به پایش بزنم اما راستش را بخواهید جرات نداشتم،هنوز هم از او متنفرم.

توضیح در مورد عکس:این عکس هنرمندان هرمزگانی است که در مقابل خانه الان خراب شده فرهنگ گرفته شده است،استاد جهانگیر میرزاده مرد مسنی است که در ردیف وسط با صورتی کوچک نشسته است،سمت راست او استاد احمد حبیب زاده و سمت چپ او کودکی مشاهده می شود./عکاس کوروش گرمساری


خاطراتی از معلم هایم/بخش اول دبستان


خاطرات من از معلم هایم از دبستان تا دبیرستان به مناسبت هفته بزرگداشت مقام معلم،تصمیم گرفتم چند تا پست در خصوص دوران مدرسه بنویسم.

سال اول دبستان یه خانم جوانی معلم ما بود که 5 شنبه ها خودش کلاس داشت به همین دلیل ما که همیشه شیفت ظهر بودیم،مجبور می شدیم این روز را صبح ها به مدرسه بیاییم و کلاس در حیاط دبستان شهید جلالی اهواز برگزار می شد.

سال دوم خانم معتمدی مهربان که به شدت به نظافت شاگردهاش اهمیت می داد،شاید به این دلیل که من هم به پاکیزگی محیط زیست علاقمند شدم؟ البته شاید،خلاصه ما تازه از اهواز به بندرعباس آماده بودیم و من کلاس دوم را در دبستان نجمیه گذراندم.

سال سوم دبستان خانم جمشیدی معلم دلسوز ما بود،من را مثل پسرش دوست داشت من تمام مسیر برگشت تا خانه را با او می آمدم،من نماینده کلاس هم بودم همه فکر می کردند که ما فامیل هستیم.

سال چهارم آقای لشگری با یک تویوتا وانت سبز رنگ در همه جای شهر بندرعباس قابل شناسایی بود،معلمی بسیار صبور که وقت زیادی برای یادگیری دانش آموزان می گذاشت.

سال آخر دبستان من در کلاس آقای دمی بودم،معلمی سخت گیر با تیپی متفاوت و بسیار جدی،خانواده ها از اینکه این معلم جدی است خیلی خوشحال بودند اما شاگردها از او می ترسیدند.ادامه دارد..


گروه زمین پاک بندرعباس در حمایت از نارنجی پوش مهرجویی


فیلم جدید داریوش مهرجویی عزیز به سینما ستاره جنوب بندرعباس رسید،نارنجی پوش داستان شخصی به نام "حامد آبان" که عکاس حرفه ای روزنامه هاست را روایت می کند که با خواندن یک کتاب تحت تأثیر محیط زیست و مبارزه با آشغال‌زایی قرار می‌گیرد.

دوستداران محیط زیست در بندرعباس هم تصمیم گرفته اند به دیدن این اثر ارزشمند بروند و او را در سینما تماشا کنند،دوستان علاقمند به سینما سعی کنند که نوجوانان را با خود به سینما ببرند.

آقای خاص این فوتبال آلمان رو خوب بشناس.


تو این وبلاگ کمتر در مورد فوتبال حرفی زده میشه،اما نمیشه در مورد بازی دیشب بایرن مونیخ و رئال مادرید چیزی نگفت.بازی رو شاگردان مورینیو خوب شروع کردند و با کمک داور دو تا گل زدند،اما آلمان ها برای حذف نبامده بودند حتی با زور و اختیار داور.

گل آفساید رونالدو و پنالتی مشکوکی که داور برای رئال گرفت،حساسیت بازی رو دو چندان کرد اما بایرن با ضربه پنالتی روبن همه چیز رو دوباره مساوی کرد.نیمه دوم بایرن بازی را در دست گرفت اما گومز نتوانست از موقعیت ها خوب استفاده کند تا وقت های اضافه سرنوشت این بازی دراماتیک را مشخص کند.

در وقت های اضافه پاهای بازیکنان بسیار خسته بود و بازی دیگر کیفیت لازم را نداشت،ضربات پنالتی آغاز شد و نویر دروازبان جوان بایرن و تیم ملی آلمان با گرفتن ضربات رونالدو و کاکا سکوت غم انگیزی را در ورزشگاه بوجود آورد.اگر چه بایرن هم دو تا از پنالتی ها را خراب کرد اما دفاع با تجربه رئال مادرید یعنی راموس با شوت بی هدف پناتی چهارم صدر نشین اسپانیا را هدر داد تا همه چیز برای شون اشتایدر جوان و با انگیزه مهیا شود و بایرن به عنوان اولین تیمی باشد که فینال جام باشگاه های اروپا را در ورشگاه خودش بازی کند./عکس کیکر

یک ضریه چیپ برای نابودی بارسلونا


آقا نمی تونم خوشحالی م رو از حذف بارسلونا پنهان کنم،دیشپ چلسی بازی دفاعی عجیبی در 18 قدم خودش انجام داد،مخصوصا در نیمه دوم و با ضد حمله های کارساز کابوس این هفته بارسلونا را تکمیل کرد.بازی دیشب یکی از جذاب ترین بازی هایی بود که تا حالا دیده بودم،چلسی اگر چه ده نفره شد اما با تفکر گروهی راه را برای جولان دادن ستارگان اسپانیا بست.این کاریکاتور خودش گویا بازی دیشب است.به امید برد امشب بایرن مونیخ مقابل شاگردان آقای خاص.

روزی که ما کم بودیم اما بودیم.




از همه دوستانی که دیروز برای پاکسازی ساحل آمدند متشکریم.این عکس به یادگار گرفته شده اگر چه برخی از دوستان عزیزی که کنار ما بودند در این عکس حضور ندارند.درود به کسانی که عملگرا هستند./عکس امیر حسین خورگویی