بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

خاطراتی از معلم هایم/بخش اول دبستان


خاطرات من از معلم هایم از دبستان تا دبیرستان به مناسبت هفته بزرگداشت مقام معلم،تصمیم گرفتم چند تا پست در خصوص دوران مدرسه بنویسم.

سال اول دبستان یه خانم جوانی معلم ما بود که 5 شنبه ها خودش کلاس داشت به همین دلیل ما که همیشه شیفت ظهر بودیم،مجبور می شدیم این روز را صبح ها به مدرسه بیاییم و کلاس در حیاط دبستان شهید جلالی اهواز برگزار می شد.

سال دوم خانم معتمدی مهربان که به شدت به نظافت شاگردهاش اهمیت می داد،شاید به این دلیل که من هم به پاکیزگی محیط زیست علاقمند شدم؟ البته شاید،خلاصه ما تازه از اهواز به بندرعباس آماده بودیم و من کلاس دوم را در دبستان نجمیه گذراندم.

سال سوم دبستان خانم جمشیدی معلم دلسوز ما بود،من را مثل پسرش دوست داشت من تمام مسیر برگشت تا خانه را با او می آمدم،من نماینده کلاس هم بودم همه فکر می کردند که ما فامیل هستیم.

سال چهارم آقای لشگری با یک تویوتا وانت سبز رنگ در همه جای شهر بندرعباس قابل شناسایی بود،معلمی بسیار صبور که وقت زیادی برای یادگیری دانش آموزان می گذاشت.

سال آخر دبستان من در کلاس آقای دمی بودم،معلمی سخت گیر با تیپی متفاوت و بسیار جدی،خانواده ها از اینکه این معلم جدی است خیلی خوشحال بودند اما شاگردها از او می ترسیدند.ادامه دارد..


نظرات 1 + ارسال نظر
mozhgan سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:02 ب.ظ

aali- merci , yade dorane dabestan bekheir.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد