قابل توجه عموم دوستان فیس بوکی و وبلاگ نویس در بندرعباس
من(محمد معینی) متن
زیر را برای ارسال به شهردار بندرعباس تهیه کرده ام. اگر موافقید لایک
بزنید تا با اسامی و پشتیبانی بیشتری اقدام کنیم. اگر پیشنهاد و نقدی هم
دارید اعلام کنید منتهی در جزییات حساسیت کمتری به خرج دهید، تا این اقدام
"شروع" شود تا در گام های بعدی، ایرادهای جزیی را هم بر طرف کنیم. تلاش
کرده ام متن بیش از اندازه طولانی نشود. متن را بعد از ادیت نهایی، دوشنبه
آینده دوباره برای لایک (امضای) نهایی منتشر می کنیم ... با تشکر
.
.
.
جناب آقای سلطان زاده
شهردار محترم بندرعباس
با سلام و احترام
اینجانبان، امضا کنندگان این نامه، به عنوان شهروندان ساکن در
بندرعباس، وظیفه خود می دانیم ضمن قدردانی از تلاش های جنابعالی و همه
همکارانتان در شهرداری، نکاتی چند را فارغ از تعارف، خدمت شما عرضه داریم؛
نکاتی که به زعم خود آنها را ناشی از دل نگرانی هایمان به عنوان یک شهروند
از کم توجهی یا بی توجهی های سهوی و عمدی در مدیریت شهری بندرعباس می
دانیم.
همه حرف را در دو بخش خلاصه کرده ایم: الف) آموزش فرهنگ شهر نشینی، ب) مدیریت جمع آوری و دفع زباله
.
.
الف) آموزش فرهنگ شهرنشینی
.
آموزش
فرهنگ شهرنشینی در برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت
شهرداری چه جایگاهی دارد؟ به طور مشخص آیا برای تربیت شهروندان و استفاده
از انرژی اجتماعی آنان جهت فراهم کردن محیط شهری سالم، برنامه ای تدوین و
اجرا می شود؟ آیا اثرگذاری این آموزش های احتمالی برآورد می شود؟
پیشنهاد
مشخص ما این است که در این حوزه ماموریت واضحی برای سازمان فرهنگی
شهرداری بندرعباس تعریف، و در مدت معیّنی، اثرات آن سنجیده شود. در این
ماموریت موضوعاتی از قبیل الزامات فرهنگی و اجتماعی زندگی آپارتمان نشینی،
شوون همسایه داری، رانندگی، زیباسازی ساختمان ها، سد معبر، حفظ محیط زیست و
ترغیب مردم به مشارکت در اداره امور شهر می تواند مورد توجه قرار گیرد. با
محوریت شورای محترم شهر و شهرداری، شایسته است امکان تشکیل "شورای فرهنگ
شهرنشینی" با حضور و حمایت دستگاه های دولتی و غیردولتی بررسی و فارغ از
چارچوب های اداری ملال انگیز، هنگامه "عمل" فراهم آید. این ماموریت فرهنگی
می تواند در قالب تهیه بسته های آموزشی و ارسال آن به منازل، استفاده از
امکان تبلیغات محیطی و شهری، تشریک مساعی با تشکل های مردم نهاد (NGO)،
استفاده از پتانسیل نشریات و رسانه های استانی و حتی مدیریت فرهنگی در
نامگذاری خیابان ها، میادین و کوچه ها، ساخت تندیس ها و نمادهای شهری، صورت
انجام به خود گیرد. در این راستا احتمالاً حضور و همراهی هیچ مجموعه ای به
اندازه گروه مشاوران جامعه شناس و برنامه ریز فرهنگی، به ریشه دار شدن طرح
ها کمک نخواهد کرد، گروهی که فارغ از ادعا، سابقه و رویکرد "علمی" شان
محرز بوده باشد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، بی تردید سازمان فرهنگی شهرداری
بندرعباس جهت فعال بودن، کارهایی به مراتب مهم تر از نصب بنر و پرچم با
محتواهای تکراری، غیرمفید و مناسبتی بر عهده خواهد گرفت.
.
ب) مدیریت جمع آوری و دفع زباله
.
جمع
آوری زباله در شهر بندرعباس به هیچ وجه وضعیت مناسبی ندارد. سیستم جمع
آوری زباله سنتی است و در کنار آن، جوابگوی حجم انبوه زباله های تولید شده
توسط مردم نیست. بسیاری از مناطق شهر فاقد سطل های زباله خیابانی است و در
خیابانهای دارای این سطل های زباله ، در بسیاری موارد این سطل ها لبریز از
زباله است یا به دلیل شکل نادرست سطل ها، برای انداختن زباله در سطل، دست
باید حداقل باید تا مچ وارد سطل زباله شود! کارگران زحمت کش مامور جمع آوری
زباله از حداقل تجهیزات بهداشتی (دست کش مناسب، ماسک و لباس کار ویژه)
محرومند و زمان جمع آوری زباله ها تابع هیچ فرمول و قاعده زمانی نیست.
پیشنهاد
مشخص ما در این باره، ضمن تاکید بر نقش بی جانشین فرهنگ سازی در جهت تشویق
مردم به تولید حداقل زباله و آموزش راه های آن، به قرار زیر است:
1-
برآورد صحیح از حجم تولید زباله در محله ها و براساس آن تدارک سطل
های زباله، اکیپ های جمع آوری زباله و احیانا تدارک سیستم تفکیک زباله ها
2- اصلاح فرم سطل های زباله خیابانی جهت استفاده آسان تر عمومی
3- ایجاد سیستم نظر سنجی عمومی از عملکرد و بر اساس آن تشویق و تنبیه پیمانکاران جمع آوری و دفع زباله
.
امیدواریم
در روزی نه چندان دور، شهر بندرعباس، هم شأن جایگاه تجاری و اقتصادی اش،
شهری هر چه بیشتر قابل زیست باشد و در عرصه آموزش فرهنگ شهرنشینی و مدیریت
کارآمد جمع آوری و دفع زباله و حفظ محیط زیست، الگوی همه شهرها شود.
با سلام به شما دوست گرامی آقای معینی و سپاس از حرکت زیبایتان
پیشنهاد می کنم این ها را هم به بخش دوم بیفزایید:
۱-بارها دیده ایم که روبروی سوپرمارکت ها و مغازه های بازار حجم انبوهی از زباله هایی مثل مقوا و پلاستیک تل انبار شده . زباله هایی که قابل بازیافت هستند . خوب است سطل های مخصوص زباله خشک بیشتری در نزدیکی این محل ها قرار گیرد حتی به صورت اجباری و اگر دیده شد که جلوی فروشگاهی زباله های اینچنینی ریخته شده در صورتی که سطل هم هست می توان جریمه درنظر گرفت
۲- برای گسترش فرهنگ بازیافت می توان مثل شهر های دیگر کارت های اعتباری قابل شارژ تهیه کرد تا شهروندانی که این قدم بزرگ را بر می دارند دلگرم و بقیه نیز وادار شوند و بازیافت کنند. به این ترتیب که در برابر مقدار زباله خشکی که تحویل باجه های بازیافت می دهیم مبلغی کارت اعتباریمان شارژ شود و با آن کارت از فروشگاه ها بزرگ خرید کنیم.
۳-با توجه با آلودگی بسیار زیاد پلاستیک در دریا و خطر انقراض گونه های مختف آبزیان شهروندان را تشویق کنیم تا به جای گرفتن کیسه های پلاستیکی خرید از مغازه ها با خود کیسه خرید ببرند و فرهنگ مبارزه با پلاستیک را به کمک سازمان فرهنگی شهرداری با نصب بیلبوردها و آموزشهای همگانی در مدارس و صدا و سیما و... گسترش دهیم.
پیروز باشید
سلام
خیلی خوب است . شهرداری باید به جا شعار دادن در سر هر کوچه حداقل یک سطل برای زباله های خشک و یک سطل برای زباله های خانگی داشته باشد . اینکه همه جا شعار های تفکیک زباله دیده شود فایده ای ندارد اصولی باید اقدام شود .
دریا را
دریارا
دریارا
ازیادنبریم
موافقم خیلی جالبه باتشکر ازشما