جستجو در سایت اینترنتی"سازمان پارک ها و فضای سبز بندرعباس" در خصوص دریافت اطلاعات در مورد پارک شهید دباغیان بندرعباس،بی فایده بود.زیرا که صفحه ای که قرار است پارک های بندرعباس را معرفی کند،فعال نیست و جالب تر اینکه این صفحه مجازی یک سال است که به روز رسانی نشده است.از این موضوع بگذریم و بگذاریم برای بعد...
پارک شهید دباغیان یا به قول معروف پارک شهر،یکی از مکان های تفریحی شهروندان بندرعباسی است که درموقعیت خیلی خوبی در مرکز شهر واقع شده است.در اطراف این مکان تفریحی رستوران،فروشگاه،بیمارستان وجود دارد و از همه مهمتر نزدیکی اش به دریا سبب شده است که بسیاری از هم وطنان ما موقع مسافرت به بندرعباس این مکان را برای استراحت انتخاب کنند.
اما اگر این روزها عصر گذرتان به این پارک افتاد و نتوانستید درب وردی اصلی این پارک را پیدا کنید تعجب نکنید،مسولین پارک درب اصلی را مخفی کرده اند تا کسی خستگی و کهنگی اسباب بازی های کودکان را نبیند،کسی متوجه نشود این پارک نور کافی ندارد،کسی نفهمد در این تاریکی احتمال دارد چند شرور برای دختری مزاحمت ایجاد کنند.
جلوی درب اصلی پر شده است از بنر ها و پارچه های تبلیغاتی مختلف به بهانه های مختلف تر از سازمان های دولتی،به طوری که درب کاملا پوشیده شده است.
این مطلب در هفته نامه ندای جوان منتشر شده است.
احسان رضایی مدیر وبلاگ "گوج گنو" و از فیلمسازان جوان هرمزگانی،پس از باخبر شدن از احتمال کناره گیری مدیر فعلی سینمای جوان بندرعباس،مطلبی را در وبلاگ خود منتشر کرده،با عنوان "راه برون رفت".
1.پس از درگذشت ناگهانی استاد "احمد حبیب زاده"مسئول سابق انجمن نمایش هرمزگان (نماینده موسسه هنرهای نمایشی در استان هرمزگان) تعداد زیادی از فعالین هنر نمایش در یک روز گرم بهاری در فضای سبز نزدیک فلکه فرودگاه دور هم جمع شدند تا پس از مشورت و رای گیری نفر منتخب خود به اداره کل فرهنگ و ارشاد هرمزگان اعلام کنند،اما در آخر این اداره تصمیم خودش را گرفت و نفر مورد علاقه خودش را بعنوان مسئول انتخاب کرد.هر چند که نماینده ادراه ارشاد هم در آن جلسه بود،اما این اداره هیچ توجهی به نظر هنرمندان نکرد.
2.احسان خان رضایی،تمام این شش نکته ای که تو به عنوان "برون رفت" عنوان کردی،فعالین هنر نمایش انجام دادند،بی فایده بود.
نکته:آقای یاسین بهرامی به عنوان مسئول جدید انتخاب شدند و از دوستان من می باشند،اما این که در این راه موفق باشد یا نه ...زمان می گذرد.
کمی در همین باره:نامه مجید سرنی زاده به یاسین بهرامی.بخوانید