وقتی یک احساس بد نفوذ می کنه تو وجودت یا دقیق تر بگم کمی پایین تر از قفسه سینه ات،چه راه حلی برای فرار ازش وجود داره؟گذشت زمان؟
این احساس های لعنتی مثل موریانه نفوذ می کنند هیچ کس و هیچ چیز جلودارشون نیست.
این احساس اصلا وجود ندارند بلکه ساخته ذهن هستند اما قدرت دارند،یعنی به محض اینکه ساخته می شوند قدرت عجیبی پیدا می کنند،حالا تو باید یه مبارزه سخت روحی را تحمل کنی تا بتونی برای مدتی شکستشون بدهی.
و ما پر از این جنگ ها هستیم.یک جنگ با باروت های داغ که توسط سربازهای ذهن از این طرف به آن طرف مغز در حرکتند.
این ها هستند که جلوی پیشرفت و تکامل رو می گیرند،همین ها زمان رو آنقدر تلف می کنند که انسان به یک روزمرگی عجیبی می رسه،همه این احساس های نامرئی هستند که هر روز تنهاترمون میکنند.
یه سر بزن
امنتونست چیزی نگم
فقط برای مدتی ؟! بعدش چه ؟
با آرزوی بهروزی
جشنواره ملی جوان ایرانی بدو وبلاگ