مامان به اهواز سفر کرده سیستم خانه به هم ریخته،طعم غذاها عوض شده،گفتگو ها کمتر شده،شب ها بیشتر بیدار می مانیم،ظرف های نشسته زیاد شده اند،یخچال خالی شده،من سرما خوردم،من سوپ می خوام،کسی نیست درست کند،تنبلی من برای دیگر برادارن نمایان تر شده،شب ها دیرتر می روم خانه.
خودافشاگری تا این حد؟!!
لازم بود
هوا رو از من بگیر
برو سوپ بخر و بخور تا نمردی
از تنهایی دربیای بد نیست..
من رفتم یزد برای اجرا
برنامه نمایش فیلمهای منتخب جشنواره سینما حقیقت و پنجمین جشنواره رضوی در سالن فرهنگ فرهنگسرای طوبی
سلام
نفس بکش نفس عمیق
خدا بهت صبر بده
bazii vaghta tanhayii lazeme
چقدر همهچی بینظم شده اونجا!!!
مادر خواهد آمد و افعال معکوس خواهند شد...
کاش بتوانیم سرما رو بخوریم.....