بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

این مرد را به خاطر بسپارید

آقای سید محمد عبدالله کروبی میر حسین زادگان اصل رفسنجانی.

چرا در بازی شطرنج حرکت اول با مهره سفید؟

درحادثه تاسف انگیزی دیروز در کنیا ۹۴ نفر از مردم جان خود را از دست دادند،ماشین حامل بنزین واژگون میشود و مردم که برای جمع آوری بنزین به کامیون نزدیک میشوند بر اثر انفجار به رحمت خدا می روند،دیروز مجری اخبار صدا و سیما با لحنی نزدیک به تمسخر این خبر تاسف انگیز را این گونه بیان کرد:{مردم که برای جمع کردن بنزین آمده بودند جزقاله شدند} این مجری جوان با لحنی بسیار بد این خبر را بیان کرد که انگار نه انگار یک فاجعه انسانی رخ داده است.

با لحن بچه ها بخونید

دیروز صبح ساعت 10رسیدم بندر،نیم ساعت بعدش سر کار حاظر شدم.عصر به دیدن دوستان پایه ام رفتم و یک ساعت هم لب دریا بودم،ساعت11 شب خسته راهی خانه شدم وقتی به خانه نزدیک شدم،چنان شوقی داشتم که مپرس دلم برای مادر تنگ شده بود برای رختخواب برای اتاق.

دست ها غوغا کردند

دیشب به همراه دوستان از نمایش دیوار کاری از گروه گرجستان دیدن کردیم.نمایش بر اساس ترانه معروف دیوار پینک فلوید ساخته شده بود و دستها با خلاقیت تمام نقش بازیگران را ایفا می کردند.فردا دارم حرکت میکنم بیام بندر،مرخصی خوبی بود.چند تا کار بد و ضعیف هم در این چند روز دیدم ولی از نوشتن در موردشون بی خیال شدم.فکر کنم دارم سرما می خورم.

بازیگری خوراک فرانسوی ها

همین الان اجرای مریض خیالی نوشته مولیر تمام شد،این نمایش کاری بود از یکی از گروه های فرانسه؛بازیگران به قدری راحت در موقعیت ها قرار می گرفتند که تماشگر یادش میرفت داره تاتر نگاه می کنه.خلاصه جای علاقمندان اینجا خالی.عصر هم با کل برو بچ هرمزگان رفتیم اجرای خیابانی گروه هلند رو دیدیم و لذت بردیم.جشنواره داره تمام میشه و مرخصی من.راستی دلم برای محل کارم تنگ شده.به من میگن یه کارمند خوب.

شب خوبی بود و من حمام کردم

چند تا اجرای رئال دیدم بازیگری در حد بارسلونا یکی کار بعقوبی بود با نام (خشکسالی و دروغ) و یکی (هم آسمان روزهای برفی) به نویسندگی چرمشیر و کارگردانی محمد عاقبتی امروز هم یه اجرا از گروه مجارستان دیدم با نام( رستم و سهراب) خلاصه خون تاترم را برای یکسال تکمیل کردم.امشب با یه دوست اهل دل رفتیم اون بالا بالا بالاها دستی کشیدیم صدای موسیقی ماشین رو بلند کردیم و خوش گذروندیم.