بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

فصل انزوا

همه چی معمولی شروع میشه،معمولی حرکت می کنه،اما خب شاید ما دوست داریم بعضی چیزها رو خاص ببینیم ولی زمان که می گذره می بینی نه اصلن موضوع پیچیده نبوده و تو در یک بازی تخمی گیر افتادی،اگر تا به امروز کسی از من می پرسید از چی خیلی می ترسی؟ بدون درنگ می گفتم:مرگ.ولی امروز یک چیز دیگر هم من رو خیلی ترسوند،تلاش عجیب قسمت هایی از جامعه و برخی افراد برای به سطح کشاندن دیگران.ساعت ها فکر کردم نتوانستم دلیلی پیدا کنم.این روزها علاقمندم ادامه زندگی را در تنهایی بگذرونم.خب برای من که شخصیت کاملن اجتماعی هستم و ده تا 365 روز رو فعالیت کردم کمی سخته به انزوا رفتن ولی چاره ای نیست باید گذاشت و آرام گذر کرد از جامعه تخمی ،انسان های تخمی،حرف های تخمی،هنر تخمی و تلاش ها تخمی گاه خواسته و گاه ناخواسته انسان هایی که می خواهند تو را هم با خودشان به سطح بیاورند.
نظرات 1 + ارسال نظر
منا دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 11:15 ق.ظ http://radiomona.blogsky.com

بهشب جان کاملا میفهمم حرفت رو و این رفتارها واقعا گاهی ترسناک میشن . اینکه گاهی متوجه میشی چقدر زندگی شخصی تو برای بعضی ها که حتی درست نمیشناسیشون مهم میشه و دوست دارن سر از کارت در بیارن خیلی ترسناکه.
واقعا چه جذابیتی میتونه وجود داشته باشه ؟
بعضی ها فقط نشسته اند با دوربین های قوی فقط دارند تو را بررسی و قضاوت می کنند و حکم اعدامت را صادر .
گاهی تنهایی امن ترین جای دنیاست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد