بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

آرامش بعد از عکس

سومین جشن عکس هرمزگان در یک شب خنک در فرهنگسرای طوبا بندرعباس به کار خود پایان داد،در یکی از روزها با تعداد از دوستان در خصوص عکس های آمده بر دیوار گپ و گفتی داشتیم و نظر من بر این بود که هنر عکاسی در هرمزگان جسور نیست و روحیه تجربه کردن ،آزمایش کردن و حتی اشتباه کردن در بین دوستان جوان دیده نمی شود،اگر چه ما در پنج سال اخیر پیشرفت هایی داشته ایم که غیر قابل انکار است اما در این مطلب می خواهم چند پرسش داشته باشیم  و بعد نگاهی کنم به تک عکسی از سید علی هاشمی که در این نمایشگاه ذهن مرا مشغول کرد.چرا تنوع عکاسی در بین هنرمندان تازه وارد به این رشته در هرمزگان به شدت کم است؟ چقدر برای خلق یک اثر کار فکری انجام می گیرد؟ تا چه حد خود را ملزم می دانند که با دیگر هنرها ارتباط داشته باشند؟جریان های نوین هنری را دنبال می کنند؟ آیا به مطالعه برای پیشرفت در هنرشان معتقدند یا بیشتر به لحاظ فنی خودشان را تقویت می کنند؟



این تک عکس از سید علی هاشمی به شدت مرا به لحاظ فکری درگیر کرد، عکس پویا است و مدت ها می شود در خصوصش حرف زد،می توان این اثر را یک خواب عمیق تصور کرد،رویایی نمادین که بازگو کننده کلنجار هایی فکری خالق اثر است؛فروید معتقد است که خواب امری اتفاقی نیست و با افکار و مسایل خود آگاهانه ما پیوند دارد.چرا من مخاطب ؛این عکس را به یک خواب تشبیه می کنم؟شاید یکی از دلایلش یک دست بودن رنگ در کل اثر است.مثلن خود من یادم نمی آید که در خواب هایم رنگ های زرد قرمز آبی دیده باشم.

دلیل دیگر فضای غیر واقع گرایی است که هنرمند ساخته است و تا حدودی مثل یک کابوس است،مردی تنها و پله ای که آخرش ناپیدا است.به نوعی ترس از مرگ که از کهن تا به حال با بشر بوده در این اثر دیده می شود.من سه بار به نمایشگاه رفتم و دقایق زیادی این عکس را نگاه کردم و با خودم فکر می کردم که چرا من به دیدن این اثر می روم؟بعد متوجه شدم  که با نوعی عکس درمانی روبرو شده ام.این عکس حال و روز انسان امروز است،من در واقع همین مرد دست به کمری هستم که تلاش دارد با چشمان  کوچکش انتهای این پله را ببیند ولی خب قدرتش را ندارد و سوال از پس سوال برایش به وجود می آید "از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود" عکاس ما را بین خواب و بیداری نگه داشته است.در همین نمایشگاه اثر دیگری دیدم از خانم مریم عباسزاده که آن هم در واقع بسیار برایم هیجان انگیز بود و باعث شد که مدت ها به تصویر ثابتی از یک زن سیاه پوش،مشتا،ماهی های مرده و سگی سفید فکر کنم.خاصیت آثار هنری که اندیشه ما را درگیر می کند با آثاری که فقط زیبا یا جالب هستند در همین است که آثار نوع اول بعد از خارج شدن از نمایشگاه با ما به خانه،محل کار، تنهایی و استراحت گاه می آیند اما نوع دوم کم کم فراموش می شوند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد